مدت زیادی است که مدام از برابری زن و مرد سخن گفته می شود و بشر با عقل ناقص خودش مفهوم برابری را تعریف و مشخص می کند. می گویند زن چه چیز از مرد کم دارد؟ هر کاری که مرد می کند را زن هم می تواند انجام دهد و باید کاملا هم آزاد گذاشته شود و هیچ منعی برای هیچ کاری نداشته باشد. مسئله این است که جنسیت متفاوت، ساختار کاملا متفاوتی را برای زن و مرد رقم زده است، چه از نظر روحی و احساسی و چه از نظر جسمی. تفاوت هایی که در ذات و اصل جنسیت وجود دارند و قابل قابل اجتناب نیستند. جنسیت زن ذاتا دارای لطافت است و در نتیجه زن را مناسب کارهای لطیف و ظریف ساخته، و جنسیت مرد ذاتا دارای استحکام و قوت است و مناسب است برای کارهای سخت تر؛ این کارها هم از نظر روحی محسوب می شوند هم از نظر جسمی. یعنی مثلا کارهای دشواری هستند که زن اگر واردشان بشود از نظر جسمی(مثل کار در ساخت ساختمان) یا از نظر روحی(مثل وکیل جنایی) یا از هر دو جهت فرسوده و ویران می شود. باید دقت کرد که هر گاه جسم انسان مورد تخریب واقع شود اغلب به تبعش روح هم آسیب می بیند و بالعکس. بنابراین کار سخت جسمانی می تواند به روح زن آسیب بزند و کار سخت روحی می تواند جسم او را تخریب کند و لذا این دو کاملا بهم مرتبط و متصلند. این که کار دشوار به زن لطمه می زند به معنای ضعف زن یا هیچ چیز دیگری نیست بلکه همان طور که ابتدا عرض کردم جنسیت زن و فطرت او به گونه ای است که برای امور خاصی مناسب است یعنی امور لطیف و بدون زمختی. از طرفی، حتی اگر فطرت را نادیده بگیریم، خود به خود جنسیت به گونه ای است که مثلا ما وقتی زنی را در راه آهن با سر و صورت سیاه ببینیم یا در حال کارهای ساختمانی یا در حالی که به عنوان یک وکیل باید  بجنگید و بدرد و دریده شود از نظر کلامی و روانی، خود به خود با دیدن چنین صحنه هایی حس ناخوش آیندی در انسان ایجاد می شود و حس می کند یک جای کار ایراد دارد و چیزی سر جایش نیست. 
خود به خود زن بودن، بودن در شرایط خاصی را می طلبد. این فقط در مورد زن صدق نمی کند. مثلا ما اگر ببینیم دارند با پارچه ی حریر کف خانه را تمیز می کنند چه حسی پیداخواهیم کرد؟! اگر ببینیم یک اثر باستانی، کثیف شده و گوشه ای زیر دست و پا افتاده چه حسی پیدا خواهیم کرد؟! اگر ببینیم یک قالی ابریشمی زیر پای افرادی افتاده که با پای سیاه می روند رویش چه حسی پیدا خواهیم کرد؟! و. این مثال ها را زدم به این عنوان که در این جهان هر چیزی دارای خصوصیاتی است و کاربرد خاص خودش را دارد‌؛ یک پارچه ی حریر باید مثلا در لباس مجلسی استفاده شود، یک اثر باستانی باید در موزه باشد و یک قالیچه ی ابریشمی، روی دیوار. در مورد زن هم، اگر زن مدام سعی کند به نام برابری، در هر چیزی وارد شود بدون در نظر گرفتن خصوصیات مربوط به جنسیت و فطرتش، همان قدر ناجور و زننده خواهد بود که در مثال های اخیر ذکر کردم. همان قدر که پرداختن مرد به کارهای ظریف و لطیف می تواند ناجور به نظر برسد(!)، پرداختن زن به کارهای زمخت هم همان قدر زننده است. خوب است همیشه بیندیشیم و با تفکر پیش برویم در زندگی نه با احساس و لجبازی و سرکشی. آن چه نامش را برابری می خوانند چیز اساسا نامعقولی است چون در تمام آفرینش جنس نر و ماده با هم فرق دارند و هر کدام خصوصیات خاص خودشان را دارند و انسان تعجب خواهد کرد اگر زمانی ببیند عملکرد جنس نر و ماده در موجودات دیگر جا به جا شود. آن وقت چگونه است که در مورد خودش حتی مصر است به این جابه جایی؟ جالب است که در مورد حیوانات، خیلی اهمیت داده می شود به این که نباید انسان کارهایی بکند که فطرت حیوانات را تغییر بدهد؛ مثلا نباید آن قدر به گربه ها غذا بدهد که اولا آن ها را تنبل کند نسبت به دنبال غذا رفتن که یکی از تبعاتش خورده نشدن موش ها توسط گربه ها و افزایش خطرناک تعداد موش ها خواهد بود، و ثانیا گربه ها به تدریج دیگر از انسان ها نخواهند ترسید و این برایشان قطعا زیان بار خواهد بود و در هر دو مورد، انسان با دخالت بیجایش باعث ایجاد تغییر تدریجی در رفتار فطری گربه ها خواهد شد و این تغییر هم برای انسان خطرناک می شود هم برای گربه ها. بنا براین، وقتی این قدر اهمیت داده می شود که ما نباید دست در آفرینش ببریم، چرا در مورد خود انسان ها این نکته ی بسیار مهم را مورد دقت قرار نمی دهیم و حتی مدام سعی داریم در تغییر فطرت انسان؟ اگر این تغییر اتفاق بیفتد، این خود انسان ها هستند که زیان خواهند دید چون جنگیدن با نظم و نظام آفرینش، در نهایت علیه خود تمام خواهد شد. زن باید زن باشد با همه ی آن چه که در طبیعتش نهاده شده و ذاتا خودش آن ها را می داند و حس می کند، و مردها هم باید مطابق فطرتشان رفتار کنند. زن و مرد با یک دیگر برابرند اما یکسان نیستند. برابرند چون هر دو انسانند و به یک اندازه حق حیات دارند و یکسان نیستند چون جنسیت متفاوت دارند.
 به شخصه هیچ تمایلی به دیدن جهانی که در آن تبدیل شدن زن به مرد و مرد به زن به نام برابری اتفاق بیفتد، ندارم. در واقع هیچ تمایلی به دیدن این نوع از جهان برابر، ندارم!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بانک تور لحظه آخری بیگ دانلودز big downlodz interior-design13 همع چی computer and english Strategy Management ~Secret_Boy~ Lynn آموزش های جالب